اصلا این طور نیست که دیگر زنده به گور کردن، منسوخ شده باشد. هنوز که هنوز است، جوامع مخصوصاً در فرهنگهایی که هنوز توسعه پیدا نکردهاند دست از زنده به گور کردن بر نمیدارند. البته نه به این شکل که یک انسان را زنده زنده دفن کنند، بلکه به اشکال جدید.
قبل از گفتن اصل کلام، باید توضیح دهم که اصطلاح زنده به گور کردن را از کجا آوردم:
وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (سوره تکویر، آیه ۸ و ۹)
این آیه رو از بچگی در ذهن دارم. آن زمانی که بیش تر در محیط های مذهبی قرار داشتم و به واسطه خواندن قرآن در اطرافم، زیاد هم به گوشم میخورد. همین خود ترجمه کلمه به کلمه آیه برای یک کودک جذابیت داشت: زمانی که از دختران زنده به گور شده پرسیده میشود که به چه گناهی کشته شدند؟
این گذشت تا روزی در دبیرستان یکی از دبیرهایمان که طبق معمول از درس نخواندنهای ما گلهمند بود به این آیه گریز زد. اخم کرد و گفت: فکر کردید منظورش فقط دختران زنده به گور شده است؟ نه بچهها، همین وقتهایی که شما دارید و تلف میکنید هم از زنده به گور کردن دختران بدتر و شدیدتر است. همین که میتوانید درس بخوانید و نمیخوانید در عمل زنده به گور کردن خودتان است. شما در برابر این استعدادهایی که دارید، مسئولید.
این که تفسیر آن آیه مبارکه چیست، از تخصص من خارج است چون من مفسر قرآن نیستم و این هم که آیا دبیر ما در دبیرستان به خوبی تفسیر کرده یا نه، باز هم مهم نیست. آن چه مهم است، این است که آن دبیر که اتفاقاً عربی هم درس میداد، حرفهای درستی میزد. گرچند من و مابقی دوستانم آن موقع تنها کاری که کردیم، فقط آقای دبیر را به سخره گرفتیم. اما گاهی پندها به صورت منفعل در ذهنها میمانند تا پس از مدتی گرفته شوند.
زنده به گور کردن، این روزها خیلی عادی است. حتی عادیتر از آن زمانی که برایش آیه نازل میشد. سیستم آموزشی در مدرسه و دانشگاهها، پدر و مادران و به طور کلی بعضی از فرهنگها، آدمها را تشویق میکنند تا دانشها و مهارتهایی را کسب کنند و سپس با سرعت تمام، آن چه به دست آوردهاند را زنده به گور کنند. مثلاً برو مدرک مهندسیات رو بگیر و بعد برو سراغ علاقهات در هنر. مثلاً مهم نیست که از دانشت استفاده میکنی یا نه، مهم این است که تا بالاترین مدرک ممکن را داشته باشی.
فردی را در نظر بگیرید که عمری پرتلاش بوده است. چندین مدرک دارد و در تعداد زیادی کارگاههای مهارتی هم شرکت کرده است. مثلاً علم مذاکره میداند، زبانش هم خوب است، ایدهپرداز نسبتاً خوبی هم هست. اما همهی اینها را بوسیده و گذاشته کنار. این فرد در عمل دارد خودش را زنده به گور میکند، چون در طی مدتی ظرفیتهایی را در خودش ایجاد کرده است و الآن به جای استفاده از ظرفیتها، احتمالاً شاکی از عالم و آدم است و احساس قربانی بودن میکند. همین که شما ظرفیتهایی داشته باشید و استفاده نکنید، در عمل دارید خودتان را زنده به گور میکنید.
این دسته از آدمها را بین کارمندان بله قربان گو زیاد میشود پیدا کرد. کسانی که به جای بهرهگیری از ظرفیتهایی که خودشان دارند و سازمانشان در اختیار آنها قرار داده است، فقط به نق زدن و خیالپردازی مشغولاند.
برای اینکه در مفهوم ظرفیت عمیقتر شوید، به این نوشته از محمدرضا شعبانعلی مراجعه کنید.
در دنیای کسب و کار هم، زنده به گور کردن توسط سازمانها زیاد دیده میشود. مثلاً وقتی مدیران ظرفیتهای زیادی را ایجاد کردهاند ولی از آنها استفاده نمیکنند. حالا این استفاده نکردن از ظرفیتها در یک بنگاه اقتصادی به شکل است؟
در رکود این روزهای کشور ما که البته اصلاً هم پدیده جدیدی نیست و به زودی هم به پایان نخواهد رسید، بسیاری از کاسبیها، تعطیل یا با ظرفیت بسیار کم در حال کار هستند. آنهایی که تعطیلاند که هیچ، اما آنهایی که با بخشی از ظرفیت خود دارند کار میکنند، کمی قابل تأملاند و اما چرا؟ اصلاً این که میگوییم یه بنگاه با بخشی از ظرفیت خود در حال فعالیت است به چه معنا است؟ باز باید از مثال استفاده کنم. وقتی یک کارخانه در حالت عادی میتواند روزانه ۱۰۰ واحد محصول تولید کند و در حال حاضر روزانه فقط ۵۰ محصول تولید میکند، با پنجاه درصد از ظرفیت خود در حال تولید است. این بدین معنا است که این کسب و کار از نیمی از ظرفیت تجهیزات داخل کارخانه استفاده میکند. اما باید در نظر گرفت که یک بنگاه اقتصادی فقط تجهیزات ندارد، بلکه تعداد زیادی نیروی انسانی هم دارد. همچنین تعداد زیادی از روابط تجاری هم دارد و علاوه بر اینها تواناییهای زیادی را هم در طی سالیان کسب کرده است. اینها همگی ظرفیتهای آن بنگاه هستند و درد استفاده نکردن از این ظرفیتها، چندین برابر خالی ماندن ظرفیت یک ماشین صنعتی گران قیمت است. این که بنگاه از ظرفیتهای خودش بتواند استفاده کند ولی به هر دلیلی این کار را نکند، دست به زنده به گور کردن خودش زده است.
وقتی ظرفیت نیروی انسانی استفاده نشود و بالصطلاح کارمند بیکار داشته باشیم، یک فاجعه در حال رخ دادن است. چرا که به هر دلیلی در حال خفه کردن یادگیری، خلاقیت و نوآوری درون بنگاه هستیم. برای همین است که میگویم داریم زنده به گور میکنیم. بهتر است با جزئیات بیشتر توضیح دهم. وقتی تعداد زیادی از نیروی انسانی با ظرفیت کم کار میکنند، بدین مفهوم است که بنگاه فقط از درصد کوچکی از خرد جمعی خود بهره میبرد. یک تفاوت بزرگ بین استفاده نکردن از ظرفیت تجهیزات و اسفاده نکردن از خرد جمعی وجود دارد. وقتی رکود تمام شود با یک دستور به اتاق کنترل، میتوان ظرفیت تجهیزات را به صد در صد رساند، اما آیا میشود با مدیران میانی، کارمندان و حتی کارگران چنین کرد؟ بدون شک خیر. این یک واقعیت است که وقتی از ظرفیت یک انسان استفاده نشود، به مرور زمان ظرفیتش تحلیل میرود، انگیزهاش از دست رفته و دانشش کهنه و مهارتهایش هم ناکارآمد میشوند و لحظهی غم انگیز اینجا است که رکود تمام میشود و بنگاهها نمیتوانند به ۱۰۰ درصد از ظرفیت خود برگردند و تازه مسئله شروع میشود و کاسههای چه کنم در دستها گرفته میشود.
این طور نیست که فقط هم در زمان رکود، کسبوکارها در حال زنده به گور کردن باشند. حتی زمانهایی که رونق هست و مدیران ترجیح میدهند تا کارمند بله قربان گو داشته باشند، خواسته یا ناخواسته ظرفیتی را استفاده نخواهند کرد.
رکودها بالاخره به پایان میرسند و شاید یکی از بهترین کارهایی که میتوان در زمان رکود کرد، استفاده از ظرفیتهای نیروی انسانی برای برنامهریزی و افزایش ظرفیت کلی بنگاه جهت شروعهای قوی در زمان رونق پیش رو است. مثلاً در زمانی که رکود هست، میتوان روی آموزش و تقویت بیشتر کارکنان تمرکز کرد. یا از ظرفیتهای فعلی استفاده کرد برای بررسی و توسعهی استراتژیهای توسعهای جدید. بالاخره در رکورد هم اگر کسی توانا باشد، امکان توسعهی کسب و کار وجود دارد.
خلاصه اینکه، استفاده نکردن از ظرفیتها در دنیای شلوغ امروز، مصداق مدرن زنده به گورکردن است.
چون نارنجی، پرانرژی باشید.
نارنجیمن (محمد قربانیان)
[مطلب مرتبط: ببعی نگری]
7 Comments
بالازاده
با سلام و ممنون از مطالب خوبی که منتشر میکنید.
یک نکته در نوشتهها وجود دارد که آن عدم نمایش صحیح نیم فاصلهها میباشد و یا استفاده اشتباه از کاراکتر نیم فاصله است. نیم فاصلهها به صورت به هم چسبیده نمایش داده میشود مانند گلهمند که صحیح آن گلهمند است.
کاراکتر صحیح نیم فاصله میباشد که در نوشتههای شما از کاراکتر استفاده شده است.
برای نیم فاصله در کیبورد استاندارد زبان فارسی از ترکیب کلیدهای Ctrl + shift + 2 استفاده کنید.
احساس کردم نکتهای بود که بیانش به لذت بردن بیشتر از پستهای شما کمک میکند.
محمد قربانیان
سلام و وقت بخیر.
متأسفانه این مشکل به تازگی در وبسایت ایجاد شده. همه ی نیم فاصله ها به همان صورتی که شما گفتید، اعمال شده اند ولی یه مدت کوتاهی است که این مشکل پیش اومده که در عمل نیم فاصله ها بعد از انتشار مطلب (و همچنین مطالب قبلی) حذف شده اند.
اگر بتونید کمک کنید که این مشکل را حل کنیم، ممنون می شم.
کاربر
تو اپدیت جدید وردپرس اینطوری شد ولی تو متنای جدید باید درست نشون داده بشه قاعدتا.
در ضمک متن عالی بود
محمد قربانیان
مرسی وحیدجان.
خیلی لطف داری.
برای این مشکل راه حلی هست؟ من متأسفانه در متن های جدید هم این مشکل را دارم. البته از مرورگر تا مرورگر متفاوت هستش.
بالازاده
در متنی که من فرستاده بودم کاراکترهای صحیح و اشتباه را نوشته بودم که با توجه تبدیل شدن آنها، در متن html، قابل مشاهده نیست.
” کاراکتر صحیح نیم فاصله -> میباشد که در نوشتههای شما از کاراکتر -> استفاده شده است. ”
یکی از کارهایی که میشود انجام داد، جایگزینی
کاراکتر اشتباه lrm – ctrl+shift+4 با
کاراکتر صحیح zwj – ctrl+shift+2 است.
البته کاراکتر lrm و zwj با یک & در ابتدا و یک ; در انتهای آنها صحیح میباشد، که با توجه به عدم نمایش مجبور به نوشتن به این صورت هستم.
https://pasteboard.co/IKBky6k.png
lrm: Left To Right Mark
zwj: Zero Width Joiner
بالازاده
در همان متنی که من فرستادم هم میتوانید نمایش صحیح کاراکتر نیم فاصله را ببینید.
در مرورگر firefox شما نیم فاصلههای اشتباه، را به صورت اشتباه، جدا میبینید؛ ولی در مرورگر کروم شکل صحیح نمایش آنها را که به صورت چسبیده است، قابل مشاهده است.
در مرورگر کروم میتوانید با رایت کلیک و inspect کردن یک قسمت و در Elements tab، محتویات آن را مشاهده کنید.
محمد قربانیان
سپاس فراوان بابت راهنمایی.
همین طور هست که شما فرمودید.
فقط یک سوال اینجا هست که چه طور به طور گسترده این جایگزینی را انجام بدم. منظورم این هست که آیا روشی وجود داره که به طور آنی همه Ctrl + Shift + 4 ها را با Ctrl+ Shift +2 جایگزین کنم؟