در این نوشته یکی دیگر از فصلهای کتاب «صنایع آینده» مورد بررسی قرار میگیرد. کتاب «صنایع آینده» به همت آقای «الک راس» نوشته شده است و به تکنولوژیهایی میپردازد که تا ده سال دیگر باعث شکلگیری صنایع جدیدی خواهند شد.
[در این مورد بخوانید: معرفی کتاب «صنایع آینده»]
پنجمین فصل از این کتاب، به اهمیت دادهها و بزرگداده (Big Data) میپردازد. مانند دیگر فصلها، شروع این فصل نیز با حکایت دوران کودکی نویسنده شروع میشود. وقتی که او بچه بوده است برای بازی با دیگر بچهها خانه را به مقصد کوچه ترک میکرده است. پدر و مادرش تا وقتی او به خانه برگردد از او بیخبر میشدند. تنها چیزی که از فرزندشان میدانستند این بود که در هنگام گرسنگی به خانه برخواهد گشت.
البته آقای الک راس که سنی و سالی ازش گذشته است، ما هم (دهه شصتیها و اوایل دهه هفتادیها) که بچه بودیم شرایطمان همین طور بود. تقریباً وقتی برای گل کوچیک بازیکردن جمع میشدیم، اوج آزادی را احساس میکردیم و والدینمان دلشان خوش بود که دلِ ما در کوچه خوش است.
اما الآن مانند ده سال پیش نیست، همین طور ده سال آینده شبیه امروز نخواهد بود. امروز نوجوان سیزده ساله نیز یک تلفن هوشمند دارد و گوگل هم، آنچنان هوایش را دارد که حتی میتواند برایمان توضیح دهد این آقا پسر یا دختر خانم چه علایقی دارد و بیست و چهار ساعت را به چه شکل سپری کرده است. نتیجه این است که رویدادها در دنیای امروزی همگی در حال ثبت شدن هستند و این ثبت شدن رویدادها به معنای تولید حجم زیادی از داده است.
این فصل پس از مقدمهی بالا برای توضیح بزرگداده، یک سری آمار از وضعیت میزان دادههای دیجیتال در سالهای اخیر، ارائه میدهد: (البته این آمار برای سال ۲۰۱۶ که کتاب منتشر شده است، معتبر میباشد)
- نود درصد از دادههای دیجیتال در جهان، در دو سال گذشته جمعآوری شدهاند.
- سالیانه، حجم دادههای دیجیتال پنجاه درصد افزایش پیدا میکند.
- در یک دقیقه از روز، ۲۰۴ میلیون ایمیل فرستاده، دو و چهاردهم میلیون محتوا در فیسبوک بارگذاری، ۷۲ ساعت ویدیو در یوتوب قرار گرفته و ۲۱۶ هزار عکس در اینستاگرام آپلود میشود.
- شرکتهای صنعتی از تعداد زیادی سنسور برای بهبود وضعیت زنجیرهی تأمین و تولید محصول خود، بهره میبرند.
ماحصل موارد بالا، تولید پنج و شش دهم زتابایت داده در سال ۲۰۱۵ بوده است.
نویسنده با ارائهی این آمار ذهن خواننده را برای صحبت کردن در مورد اهمیت بیگ دیتا آماده میکند. او ابتدا در تلاش است تا برای نویسنده تفهیم کند که بیگ دیتا چیست و چه چیزهایی را نباید با بیگ دیتا اشتباه گرفت.
او تصریح میکند: معمولاً اصطلاح بیگ دیتا برای توضیح حجم زیادی از داده که برای درک، آنالیز و پیشبینی روندها استفاده شود، مورد استفاده قرار میگیرد. این واژه، ممکن است با موارد چون تحلیل بیگ دیتا (Big Data Analytics)، تحلیل (Analytics) و یا تحلیل عمیق (Deep Analytics) جا به جا گرفته شود.
مبرهن است که توانایی ذخیرهی حجم زیادی از داده، ارزشی به همراه نخواهد داشت. آن چیزی که به واسطهی حضور بیگ دیتا ارزش خلق میکند به وجود آمدن امکان کشف الگوها و روندها در میان حجم انبوه اطلاعات است.
کتاب یکی از مهمترین اهداف کلاندادهها را کمک به تصمیمگیری درست و خردمندانهتر بر اساس مشاهدهی حقایق بدون خطا میداند.
در سالهای گذشته دو اتفاق به صورت همزمان رخ داده است. اول اینکه حجم تولید داده به شدت افزایش یافته است و دوم این که سرمایهگذاری زیادی در توان کامپیوترها شکل گرفت است. در نتیجه امکان پردازش حجم زیادی از داده را در حال حاضر داریم و میتوانیم از این توان، بهرههای فراوان ببریم:
به چند زبان دنیا مسلط هستید؟
تصور کنید روزی روزگاری در یک جلسهی کاری هشت نفر از هشت کشور مختلف دنیا با زبانهای مادری متفاوت گرد هم جمع شدهاند. جلسهی کاری آنها ممکن است بسیار حساس و پیچیده باشد ولی در این جلسه هر یک از این افراد به زبان مادری خود سخن میگوید و سخنان دیگران را نیز به زبان مادری خود میشنود. عجیب است؟ شاید! قطعا این رویداد در حال حاضر تا حدی برایمان عجیب است ولی در ده سال آینده، یک امر اتفاق ساده است. هیچ بعید نیست آیندگان به ما که همواره در تلاش برای یادگیری زبانهای دوم و سوم هستیم، نگاه عاقل اندر سفیه داشته باشند.
در اخبارهای مختلف هم که در مورد تکنولوژی و مبحث یادگیری ماشین منتشر میشود، میتوان پیشرفتهای فوقالعاده در پردازش زبانهای طبیعی (Nartural Language Processing) را مشاهده کرد.
پس احتمالاً در سالهای آتی نیاز به یادگیری یک زبان خارجی از بین میرود و ما انسانها بخش دیگری از فعالیتهای مغزیامان را به کامپیوترها برونسپاری خواهیم کرد. در حال حاضر نیز، نرمافزارهای مترجم وجود دارند ولی این تکنولوژی دوران طفولیت خود را سپری میکند اما به شدت رو به رشد است. این رشد را میتوان از پیشرفتهایی که google translate تجربه میکند، احساس کرد.
پس یکی از رهآوردهای پیشرفت در پردازش کلاندادهها، ترجمهی با کیفیت و همزمان زبانهای مختلف دنیا به همدیگر است.
اما این تمام ماجرا نیست. احتمالاً آن چیزی که الآن از این موضوع تصور میکنید این است که وقتی قرار است سخنانی به زبان دیگر را به زبان مادری خود بشنوید، یک کامپیوتر به صورت یکنواخت و مونوتون ترجمهای را در گوشتان زمزمه میکند. خیر! موضوع فراتر از این حرفها است.
بنده شخصاً امیدوار هستم چنین روزی برسد و من با لهجهی اصفهانی با این دستگاهها کمی صحبت کنم و از کلماتی که مختص به اصفهانیها است، استفاده کنم ببینم ترجمه چه از آب در میآید؟ مثلاً بگویم «یُخده چی وایسا» و بازخورد ماشین مترجم را ببینم.
نُه میلیارد انسان روی زمین، نیازمند غذا هستند:
از هر نُه نفر بر روی این کرهی خاکی، یک نفر غذای کافی برای یک زندگی سالم در اختیار ندارد. علاوه بر این تا ۳۰ سال آینده، جمعیت زمین به بالای ۹ میلیارد نفر میرسد. برای سیر کردن شکم این تعداد افراد آدم، نیاز است تا تولید غذا تا ۷۰ درصد نسبت به امروز افزایش پیدا کند. همچنین مشکل آب، یک بحران جدی است و در بسیاری از نقاط زمین زنگ خطر را به صدا در آورده است.
بزرگترین امیدواری موجود برای رفع گرسنگی در آیندهی مملو از جمعیت، ترکیب شدن کلانداده و کشاورزی است. آن چیزی که با نام کشاورزی دقیق (Percision Agriculture) شناخته خواهد شد.
با نیم نگاهی به تاریخچهی کشاورزی، به این موضوع پی خواهیم برد که یکی از بزرگترین اتفاقاتی که در سال ۱۹۶۰ رخ داد انقلاب سبز بود که باعث بهبود در بهرهوری کشاورزی به طور چشمگیر شد. انقلاب سبز تکنولوژیها و روشهای جدیدی را معرفی کرد که منجر به استفاده از روشهای جدید آبیاری، بذرهای ترکیبی، سموم و کودها شد. بعد از انقلاب سبز، کشاورزانی موفق میشدند که بتوانند به طور بهینه، استفاده از آوردههای انقلاب سبز را برنامهریزی و اجرا کنند. حال سوال این جا است که نقش بیگ دیتا در صنایع آیندهی مرتبط با کشاورزی چه خواهد بود؟
در کشاورزی دقیق، اطلاعات مرتبط با وضعیت جوی هوا، آب، سطوح نیتروژن، کیفیت هوا و آفات به طور بی درنگ (Real Time) جمعآوری و تحلیل میشود. نکتهی جالب این است که این جمعآوری برای هر اینچ مربع از زمین کشاورزی انجام میشود. هزاران سنسور در زمین کشاورزی وجود دارند که اطلاعات را با به سرور ابری میفرستند. دادههای سنسورها با اطلاعات گرفته شده از GPS و مدلهای آب و هوای به دست آمده با هم ترکیب خواهند شد. در نهایت حاصل جمع آوری دادهها و تحلیلهایشان، یک دستورالعمل ساده برای کشاورزان خواهد شد تا بدانند چه زمانی چه کاری را در چه مکانی انجام دهند.
ماشینآلات کشاورزی آینده بیشاز آن که شبیه تراکتور ساده باشند، شبیه کابین خلبان هواپیما خواهند بود. رابط کاربریهای گرافیکی حرفهای برای نرمافزارهایی که برای تبلتهای در دست کشاورزان طراحی شدهاند، به شدت به چشم خواهند خورد.
در آینده حرکات ادوات کشاورزی در زمین هم، حاصل خروجی رانندگی کشاورزان نیست. بلکه یک پیروی صد در صد از دستور العمل به دست آمده از نرمافزارها خواهد بود.
یک زمین کشاورزی در یک تا دو دههی آینده، مملو از ماشینآلات هوشمندی خواهد بود که هر یک خود دارای سنسورهای زیادی هستند و برای اساس این دادهها و تحلیلهای قبلی به دست آمده از وضعیت زمین و هوا و آب، در حال تصمیمگیری هستند که چند بذر، چند گرم کود یا چند سی سی آب را دقیقاً در کجا قرار دهند. وظیفهاشان آن است که از هر یک از منابع حتی ذرهای کم یا بیش از حد نیاز استفاده نکنند. در چنین حالتی، بهرهوری چندین برابر خواهد شد.
یکی از شرکتهایی که در این حوزه از تکنولوژی پیشتاز است، Monsanto است. آقای راب فریلی بنیانگذار این شرکت، در یکی از مصاحبههای خود در سال ۲۰۱۴ بیان کرد: «من به راحتی میتوان بگویم که در طی پنج تا ده سال آینده، ما یک شرکت بزرگ در حوزهی فناوری اطلاعات خواهیم بود».
تنها چالش حاکم بر کشاورزی دقیق، قیمت سختافزارهای مورد نیاز و سنسورها است. اما روند حاکم بر قیمتها، مانند آن چیزی است که در صنایع رباتیک در حال شکلگیری است و با پیشرفت تکنولوژی، قیمت سختافزارها هم رو به کاهش است.
و در نهایت میتوان گفت:
بیگ دیتا، کشاورزی را از یک صنعت مرتبط به عصر صنعتی تبدیل به یک صنعت به عصر دیجیتال خواهد کرد.
فینتک
بزرگترین تأثیر بیگ دیتا در حوزهی مالی بر بانکداری خرد خواهد بود. در
و لبهی دیگر شمشیر بیگ دیتا، صرفاً به از بین رفتن حریم شخصی محدود نیست. بلکه این خطر وجود دارد که دادههای اشتباه یا بالصطلاح دادههای احمق، منجر به تصمیمگیریهای غلط شوند. اگر الگوریتم جمعآوری دادهها یا تحلیل آنها به گونهای عمل کنند که دستورات غلط را ایجاد کنند، بدون شک خسارات فراوان متوجه جامعه خواهد بود. پس در مورد به کارگیری تکنولوژی بیگ دیتا بسیار باید مراقب خود دادهها و چگونگی تحلیل آنها بود.

One Comment
Mohammadipour
Mamnon