درود
پسرها در ایران دو دستهاند: کسانی که از سربازی معاف اند و کسانی که سایهی سنگین سربازی را تحمل میکنند.
دستهی اول همان مرفهین بیدرد هستند که خبر از حال دیگران ندارند.
اما دستهی دوم خود چندین دستهاند. کسانی که سعی میکنند به هر شکلی که شده از آن فرار کنند یا آن را به تعویق بیاندازند. دستهای که هر چه زودتر میخواهند انجامش دهند که شرش تمام شود و دستهای دیگر که این قدر مقاطع بالای تحصیلی را میخوانند که مجور میشوند در چهل سالگی لباس مقدس بر تن کنند.
برای من به شخصه، سایهی سربازی خیلی سنگین بود و همیشه ذهنم را درگیر کرده بود که بالاخره دورهی آموزشی ۴۵ روزه را به پایان رساندم و چند روزی است که فراغت بال پیدا کردهام.
در این دورهی ۴۵ روزه که تجربهی جدید و خاطرات شیرین زیادی به همراه داشت، دوستان زیادی هم پیدا کردم.
اقرار میکنم که در هیچ یک از دوران عمرم مانند این ۴۵ روز، این حجم زیاد از آدم دوست داشتنی کنارم حضور نداشتند.
در پناه حق باشید.
One Comment
مهدی
یا باابللللللللللللللللللللللفرض