اگر تسلط کلامی را یک مهارت ضروری بدانید و به دنبال افزودن تعداد کلمات فعال خود هستید، لابد در هنگام شنیدن به سخنان دیگران، شاخکهایتان را برای شکار کلمات جدید تیز نگه میدارید.
من زیاد اهل اخبار نیستم ولی چند روز پیش که اتفاقی تلویزیون روشن بود و اخبار گوش میکردم، کلمهی «به هنگام» را از زبان یکی از سیاستمداران کشور شنیدم. این کلمه برایم جذاب بود و متوجه شدم که این کلمه، جزء کلمات فعال من نیست. همین باعث شد که بیشتر، روی این کلمه فکر کنم و آن را وارد دایرهی کلمات فعال خود کنم. (در مورد مهفوم کلمات فعال، به درس تسلط کلامی متمم رجوع کنید)
اولین نکته راجع به این کلمه این است:
«به هنگام»، به طور قطع یکی از رموز موفقیت است. و یکی از حیاتیترین مهارتها برای نیل به موفقیت و رضایت، مهارت «به هنگام عمل کردن» است.
دومین نکته این است که «به هنگام عمل کردن» ضروری است ولی کافی نیست. موارد زیاد دیگری هم هستند که در موفقیت مؤثر هستند. به طور مثال، مستعد بودن هم یکی دیگر از موارد ضروری و غیرکافی برای موفقیت است.
نوشتههایی که در ادامه خواهید خواند، بخشی از تجربیات من هستند و الزاماً پشتوانهی علمی ندارند. یعنی بیشاز آن که علمی باشند، چیزی از جنس به اشتراکگذاری تجربهها میباشند.
برای روشن شدن این موضوع، چندین مورد را بررسی میکنم:
به هنگام بودن در حرفهای گری:
اگر هدف حرفهای شدن در یک مهارت است، باید در نظر گرفت که حرفهایهای موفق، به هنگام عمل میکنند.
اگر کسی میخواهد در دنیای برنامهنویسی حرفهای شود و از آن کسب درآمد کند، باید کمی قبل از اوج تقاضا برای یک زبان برنامهنویسی مثل پایتون، دست به کار شود و در آن حوزه خبره شود. حال باید هنر تشخیص این زمان را هم داشته باشد که احتمالاً نیازمند دنبال کردن دقیق اخبار و روندهای دنیای برنامهنویسی است. و البته باز هم باید در نظر گرفت که «به هنگام» بودن ضروری است ولی کافی نیست. اگر فرد، استعداد برنامهنویسی نداشته باشد، هر چه قدر هم که «به هنگام» عمل کند، دارد وقتش را تلف میکند.
اگر کسی میخواهد در دنیای بازاریابی آنلاین در یک شاخه از آن، مثل تبلیغات کلیکی عمیق شود، باید این نکته را بسنجد که آیا تبلیغات کلیلی در دو سال دیگر هم، به همین اندازه مورد نیاز خواهد بود؟ (جوابش را شما بدهید)
اگر کسی میخواهد در طراحی موتور احتراق داخلی حرفهای شود، باید به این نکته دقت کند که با توجه به الکتریکی شدن خودروها در آینده، این تصمیم او چه قدر به هنگام است؟
و استارتاپی که حرفهاش قرار است آوردن بنزین درب خانه و پرکردن باک ماشینها باشد، به این پاسخ دهد که باز هم با توجه به الکتریکی شدن خودروها در آینده، چه قدر مدل کسبوکارش به هنگام است؟
به هنگام بودن در حرفه:
یک مهندس فروش، مشتریهای بالقوه را به هنگام شناسایی میکند و به هنگام سراغ آنها میرود تا به آنها محصول بفروشد. در فروشهای سازمانی، خیلی از اوقات وقتی یک مشتری بالقوه، بالفعل شد برای مدت طولانی بالفعل میماند. پس اگر مهندس فروش، به هنگام عمل نکند و بعد از رقیب خود وارد یک کارخانه شود، به احتمال زیاد باخته است.
در این رابطه بخوانید: مهندس فروش کیست و چه وظایفی دارد؟
بازاریاب حرفهای، کمپینهایش را به هنگام اجرا میکند. مضحک است که بیلبوردهای فروش بخاری در تیرماه در شهر نمایان شوند.
کاسب زیرک، به هنگام وارد یک کسب و کار میشود و به این نکته توجه میکند که بازارها و صنعتها نیز دارای چرخهی عمر هستند. مردان و زنان اهل کسب و کار، بر روی صنعتی که رو به زوال است و هزاران رقیب در آن پای نهادهاند، وقت و پول سرمایهگذاری نمیکنند. آنها صنایع آینده را کشف خواهند کرد و به هنگام و با توجه به منابع در دسترسشان، کسبوکارهای جدید را راهاندازی میکند.
[در این مورد بخوانید: صنایعی که تا ده سال آینده، دنیا را تغییر خواهند داد]
مدیر منابع انسانی موفق، میداند که باید به هنگام استخدام کند، آموزش دهد و تعدیل کند.
استراتژیست محتوا، میداند وقتی موفق خواهد بود که تلاشهایش منجر به تولیدِ به هنگام محتوای ناب و انتشار به هنگام آن برای مخاطب درست باشد.
به هنگام بودن در عملیات سازمان:
روابط تجاری مستحکم معمولاً به این خاطر شکل گرفتهاند که طرفین به هنگام رابطه را تشکیل دادهاند. کاسبان تحریم، به خوبی این موضوع را میدانند و از آن پول کسب میکنند.
اگر شرکت نوکیا، به هنگام اثر قدرتمند سیستم عاملهای هوشمند چون آندروید را پذیرفته بود، امروز همچنان جزء پیشتازها بود.
شرکتهای موفق همیشه به هنگام عمل کردهاند. نمونهی آن اسنپ است. شاید اگر یک سال زودتر شروع میکرد به دلیل نبود زیرساخت تکنولوژی در کشور شکست میخورد و اگر یک سال دیرتر آغاز میکرد، رقبا به او اجازهی عرضه اندام نمیدادند.
به هنگام بودن در پذیرش شکست و متوقف شدن:
و مهمتر از همه این است که متوقف کردن و پذیرفتن شکست هم باید «به هنگام» باشد.
اگر مهندس فروش، انگیزهاش را در مورد محصولات از دست داد و یا به این نتیجه رسید که عمر صنعتی که در آن کار میکند، به پایان رسیده است باید فکری کند و اقدامی کند. اقدام او باید به هنگام باشد.
اگر یک کمپین بازاریابی، نتیجه نگرفت و گزارشها و نظرات مشاوران هم بر این بود که ادامه دادن کار درستی نیست، باید به هنگام و قبل از هدر دادن بیشتر پول، آن کمپین متوقف شود.
اگر دولت با خود و مردم در قضیهی سد گتوند، لجبازی نکرده بود و زمانی که فهمیده بود علی رغم سرمایهگذاری زیاد انجام شده، این سد ویرانکنندهی محیط زیست خواهد بود، به هنگام این پروژه را متوقف میکرد، امروز شاهد فاجعهی سد گتوند نبودیم.
و این اشتباه محض است که وقتی متوجه شدیم در مسیر اشتباه قرار داریم، به بهانهی این که تاکنون وقت و زمان زیادی گذاشتهایم، آن را ادامه دهیم تا به سرانجام برسد. به سر انجام نمیرسد چون ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ کین ره که تو میروی به ترکستان است.
به هنگام بودن در سبک زندگی و تصمیمهای زندگی شخصی:
یک سری از تصمیمهای شخصی در زندگی هستند که معمولاً در یک بازهی زمانی از زندگی قابل اجرا شدن دارند. ممکن است که به هنگام انجام نشدنشان، ضرری نزند ولی شاید شیرینی آن اقدام را بگیرد.
تحصیل در دانشگاه، انتخاب حرفه، انتخاب سازمان، کارآفرینی، تشکیل خانواده و مهاجرت همگی شیرینی و چالشهای خودشان را دارند. هنگامِ آنها برای فرد تا فرد متفاوت است ولی آن چه که مهم است، با توجه به چرایی زندگی فرد، باید به هنگام باشند.
ممکن است که فردی با یک حرفهی خاص، اگر نابه هنگام از ایران به کشور دیگری مهاجرت کند فرصتهای زیادی را در ایران از دست بدهد و مضاف بر این در خارج از کشور نیز چیزی به دست نیاورد.
همچنین تعلل در کارآفرینی و اصرار بر کارمندی به خاطر محدودیت در مخارج زندگی، ممکن است که فردی را سالها در حسرت نگه دارد و همیشه کارمند بماند. (این نکته را هم در نظر بگیریم که کارمندی اصلاً چیز بدی نیست)
پ.ن ۱: به هنگام عمل کردن، سهل ممتنع است. ساده به نظر میرسد ولی در عمل به آن، با چالشهای زیادی رو به رو میشویم. البته بخشی از به هنگام عمل کردن، هم از دست ما خارج است. خیلی از اوقات ممکن است که کسی ناخواسته عملی را به هنگام انجام دهد و موفقیت را بچشد و برعکس. چه بسیار افرادی که همهی جوانب را سنجیدند و پس از برجام، کسبوکارهایی را با اروپاییها در ایران شروع کردند و حتی رشد را چشیدند اما با روی کار آمدن ترامپ، کنون دیگر رمقی برایشان نمانده است.
پ.ن ۲: محمدرضا شعبانعلی در این نوشته به پشتکار کور اشاره میکند و اهمیت توقف «به هنگام» را یادآور میشود. این نوشتهی محمدرضا، نکاتی بسی مهم و واقعی و البته تلخ درون خود نهفته است.
با تشکر
محمّد قربانیان (نارنجیمن)